موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
یادداشت حامد محقق در سوگ امیرحسین فردی

دیگر هیچ کلاغی غارغار نمی‌کند

11 اردیبهشت 1392 23:07 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 4 با 2 رای
دیگر هیچ کلاغی غارغار نمی‌کند



دلم می سوزد. دلم می گیرد. نه برای کسی، نه وقتی به یادت می افتم.
دلم می گیرد. دلم می سوزد.
حالا توی این چند روز دارم فکر می کنم. به فکر پارکم، پارک چناران.فکر قهوه خانه همین حوالی ام. به فکر کلاغ هایم.
دلم می سوزد. نمی دانم حالا توی این چند روزدرخت های پارک چه طور صبحشان را شروع کرده اند؟ نمی دانم کارگرهایی که چند روز است خسته از کار برگشته اند توی قهوه خانه چه طور بی تو چای می نوشند؟ نمی دانم کلاغ ها دیگر چه طور بی تو "غار غار" می کنند؟
حالا توی این چند روز بیشتر دارم فکر می کنم. فکر می کنم دیگر چه کسی است که صبح ها از سی متری جی و هرمزان بگذراند و برسد به پارک چناران. کمی توی پارک قدم بزند و بعد سوار اتوبوس شود و از کنار قهوه خانه ها بگذرد. میدان توپخانه پیاده شود و چند دقیقه بعد صندلی اش را از پشت میز اتاق طبقه سوم ساختمان کیهان بچه ها عقب بکشد و بنشیند و بخواند و بگوید و بشنود و... .
حالا چند بار مرور کرده ام. اردیبهشت 89 را. توی ذهنم آمده ام مرکز بهداشت. واکسن زده ام. دفترچه سربازی ام را مهر کرده ام و نشسته ام توی اتوبوس.
حالا چند بار است که از این به بعدش را سخت سخت به یاد می آورم.
حالا سخت کسی را توی پارک آشنا می بینم. هر چقدر که نزدیک می شود، آشنا تر می بینم. کتی طوسی دارد و کیفی به دست. کتی که نای تازه گی ندارد ولی سخت روی تنش نشسته.
چشم هایم را تیز می کنم. صاحب کت امیرحسین فردی است. با لبخندی همیشگی بر لب. از همان دور که می آید معلوم است لبش می جنبد، گاهی دست به سینه می گذارد و سلام و علیکی، صبح به خیری و خسته نباشیدی.
به کسی چه! به چه کسی، فرقی نمی کند، می تواند باغبان باشد، یا بچه ای که دست مادرش را رها کرده و می دود یا دختر و پسر جوانی که روی نیمکت نشسته اند.
از اتوبوس پیاده می شوم، چند قلم جلو می روم و توی پارک سلام می دهم. مثل همیشه سلام و علیک و باز مثل همیشه " حامد" چطوری،.... . نمی دانم. هیچ وقت آقا به اسمم نمی چسباندی و هیچ وقت فامیلی ام را به رخم نمی کشیدی. نمی دانم چرا صدایت انقدر آشناست نمی دانم چرا اینقدر صدایت توی گوشم می پیچد.
گفتی صبح ها را چند دقیقه ای توی پارک قدم می زنی و بعد نشانم دادی که چقدر این چنار ها برایت آشناست. تو گفتی ولی یادم نمانده، گفتی اینجا چقدر بزرگ بود. گفتی که درخت هایی را که عاشقشان بودی بریدند و جایشان آسفالت ریختند. گفتی حالا دلم به این چند تایی که مانده خوش است.
از کلاغ ها گفتم که توی داستان هایش "غارغار" می کنند نه "قارقار". چیزهای دیگری هم گفتم و چیزهایی گفتی. از داستان ها از کیهان بچه ها، نشریات دیگر و ... .
یادم نمی آید چه گفتم، اما یادم است در جواب قهوه خانه ای را که کنارش بودیم نشان دادی و جوان هایی را که توی قهوه خانه بودند و دود قلیان ها را. گفتی قبل تر عصرها سری می زدی به قهوه خانه. گفتی می نشستم چای می خوردم و با پیرمردها و جوان هایی که کارگر و تازه مهاجر بودند هم صحبت می شدم.
گفتی چند وقتی است که نمی روم. گفتی که نمی شود بروم. گفتی که خوب نیست. همه قلیان می کشند. گفتی که جوان تر ها هم هستند. از صبح می نشینند و قلیان می کشند. خوب نیست. گفتی خوب نیست. خوب نیست... .
گفتی و آدرس دادی و گفتی که اما هنوز پای جوان های قلیانی به فلان قهوه خانه باز نشده. گفتی که حالا فقط آنجا می روی. گفتی و گفتی و گفتی. و من وقتی توی حرف هایم از چند نفر اسم بردم گفتی که حالا فرقی نمی کند چه کسی باشد. یعنی نمی خواستی اسم کسی را ببری و پشت سر کسی چیزی بگویی.
آقای فردی خیلی این چند روز فکر کردم. به این که گفتید "خوب نیست". شما امیرخانید. امیرخان خیلی ها. اما برای من آقای فردی اید. حتی وقتی خودتان نبودید و حتی حالا که پیش مادرتانید. پیش حبیب و دیگر شهیدان.
آقای امیر حسین فردی من آقای امیرحسین فردی است.آقای سر به زیر.آقای نظم. آقای مطمئن، نجیب.

حامد محقق 

دیگر مطالب پروندۀ امیرحسین فردی:

پیام تسلیت رهبر انقلاب به مناسبت درگذشت امیرحسین فردی

قلم‌مویۀ علی داودی در سوگ فردی

نگاهي به رمان سياه چمن 

نگاهي به زندگي ادبي فردي

خاطرۀ يکي از شاگردان فردي

نگاهی به جایگاه اثرگذار فردی در ادبیات انقلاب

معرفي مهم‎ترين آثار فردي در قالب کتاب

یادداشت ناصر فیض دربارۀ مدیر پیشین مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه

گفتوگوی حامد شکوري با شاگردان و دوستان فردي

یادداشت جواد افهمی در سوگ فردی

بريده‎اي از رمان منتشر نشده «گرگ‎سالي» فردي

گفتگوی مجید اسطیری با دکتر محسن پرویز

نگاهی به رمان «اسماعیل» فردی

دیدار مرحوم فردی با رهبر انقلاب

یادداشت حامد محقق در سوگ امیرحسین فردی

یادداشتی از مسعود نوروزی در سوگ امیرحسین فردی

گفتاري از وحيد جليلي به مناسبت هفتمين روز درگذشت مرحوم اميرحسين فردي

سوگسرودی از محمدرضا ترکی برای مرحوم فردی

یادداشتی از علی داودی در سوگ امیرحسین فردی



کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • دیگر هیچ کلاغی غارغار نمی‌کند
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.