موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
پرونده «شهروند افتخاری»

گفت و گو با محمود حبیبی کسبی درباره اخراج قنبرعلی تابش

10 آذر 1392 07:14 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 3.5 با 10 رای
گفت و گو با محمود حبیبی کسبی درباره اخراج قنبرعلی تابش
شهرستان ادب: میخواستیم درباره ی اتفاقی که درباره ی آقای تابش افتاده و در کل به بحثی پیرامون این اتفاقات و مشکلات بپردازیم و نظر شما را بدانیم.


شاید نزدکیترین آدمها روی کره ی زمین به ما ایرانیها افغانستانیها باشند. که هم اشتراکات فرهنگی داریم با هم، و هم اینکه در گذشته ی نه خیلی دور با یکدیگر هموطن بوده ایم به این معنا که یک حکومت واحد داشته ایم؛ هم اینکه به لحاظ زبانی اشتراک داریم با هم، و هم اینکه به لحاظ جغرافیایی یکی از بیشترین مرزهایمان را با افغانستان داریم و همواره مراودات زیادی با هم هم داشته ایم. مولوی مثلاً آنجا متولد میشود و می آید این طرف؛ همچنین ابن سینا و خیلی های دیگر. فردوسی به افغانستان می رود و برمیگردد و خیلی از شعرا و ادبا و دانشمندان و علمای ما در بین این دو کشور در تردد بوده اند در طول تاریخ. در روزگار ما کشور افغانستان در نیم قرن اخیر روزهای خوبی را پشت سر نگذاشته است. دوره ی جنگ شوروی پیش آمد و افغانستانیها به جهت مشکلاتی که آن سو داشتند و طعمه ی جنگ و بی خانمانی و ناامنی شدند به کشور ما پناه آوردند و اگر بنا باشد که ما کسی را که به ما پناه آورده است را پس بزنیم، این برخورد، نه برخوردی انسانی و نه بخوردی دینی است. چرا که فرهنگ اسلامی می گوید شما باید از حال همسایه ات با خبر باشی. حالا این همسایه لزوما همسایه ی مصطلح که نیست. افغانستان هم همسایه ی ماست. بنابراین ما باید از حال  او باخبر باشیم. شما فرض کنید که انگار برای همسایه ی شما مشکلی پیش آمده و شما موظف هستی به او کمک کنی و او را به خانه ات راه بدهی. الآن هم مهاجران و پناهجویان افغانستانی که در کشور ما هستند چنین وضعیتی دارند و ما باید کمال مهمان نوازی خودمان را به آنها نشان بدهیم؛ این یک. دوم اینکه اگر مثلا ً به جای افغانستانی هایی که به کشور ما آمدند مثلاً چینی ها می آمدند، هیچوقت نمی توانستند مثل برادران افغانستانی با ما درگیر بشوند و تعامل و در هم آمیختگی فرهنگی داشته باشند. چرا؟ چونکه ما زبان آنها را نمیفهمیم، فرهنگ آنها یک چیز دیگر است و فرهنگ ما چیزی دیگر؛ غذاهای آنها و لباس پوشیدن آنها با ما فرق دارد  و دین و آیین آنها با ما فرق دارد. اما ما با افغانستانی ها دین مشترک داریم، به نوعی لباسهایمان مشترک است، زبانمان یکی است و فرهنگمان و اعیادمان و سوگهایمان به یک نوع است. یعنی از هر نظر اگر شما بخواهی شبیه ترین سرزمین دنیا به ایران را پیدا کنی همین افغانستان است. حالا این بندگان خدا آمده اند ایران. در بین اینها ما حتی کسانی را داریم که خودشان هم انتخاب نکرده اند که در ایران باشند یا افغانستان. یعنی در ایران متولد شده اند و در تمام دنیا اگر کسی در جایی متولد بشود شهروند آن شهر و کشور است. 

این ها دو حالت دارند. یا خودشان به اینجا آمده اند و یا در این جا متولد شده اند. و در بین این دو گروه کسانی هستند که نیروهایی اثرگذار هستند. خیلی از اینها چه در زمینه ی فرهنگ و چه در رشته های دیگر نخبه هستند؛ خاصه نخبه های بخش فرهنگ، که حضرت آقای تابش هم از این دسته هستند. خب یک افغانستانی به ایران آمده که بیش از یک دهه در ایران بوده است، در اینجا تحصیل کرده و شعر گفته و فعالیت فرهنگی و ادبی کرده و همچنین بیشتر از بسیاری از شاعران و فرهیختگان و نویسندگان ایرانی به انقلاب و اسلام و ایران خدمت کرده است در نوشته ها و فعالیتهایش. اقلّ آن این است که از خانه ی خودمان او را بیرون نیندازیم. مثل این است که مهمانی به خانه ی شما بیاید و خانه ی شما را رونق ببخشد و کمک کند و همیار باشد. در این حالت شما او را از خانه بیرون نمی اندازی. حالا این بنده ی خدا در دانشگاه قبول شده است. اقلّ آن این است که بگذاریم این بنده ی خدا درسش را بخواند و بعد تصمیمی بگیریم. گمان من این است که خیلی برخورد غیرمحترمانه ای بوده است  و برخورد غیر فرهنگی و بدی بوده است. ما حتی اگر بخواهیم برخورد فرهنگی را هم کنار بگذاریم و صرفاً برخورد دیپلماسیِ جاری و معمول کشورها را داشته باشیم این کار را نمیکنم. یعنی در هیچ کجای دنیا این اتفاق نمی افتد. بلکه ما باید کسی را که وجودش –حتی کم- برای ما و فرهنگمان مفید است را حفظ کنیم.


گفت و گو از: جواد شیخ الاسلامی


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • گفت و گو با محمود حبیبی کسبی درباره اخراج قنبرعلی تابش
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.