موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu

خاطرات صادق کرمی از اردوی آفتابگردانها

06 شهریور 1391 17:45 | 2 نظر
Article Rating | امتیاز: 4.17 با 6 رای
ما رفتیم مشهد به همراه شهرستان ادب و حال میبینید که برگشتم.توضیحات بیشتر برای بعد.با تشکر از آقایان علی محمد مودب و علی داوودی و میلاد عرفان پور و مبین اردستانی و محمد حسین نعمتی و دیگر دوستان که در این سفر معنوی و با عشق مرا هم قابل دانستند.

البته در این سفر شاعران مطرح کشور آقایان محمدکاظم کاظمی و ناصر فیض و سعید بیابانکی و بیژن ارژن و مصطفی محدثی خراسانی و اسماعیل امینی و حاج سعید حدادیان و زهیر توکلی و امید مهدی نژاد و غلامرضا کافی و نعمت اله سعیدی و قربان ولیی و محمد مهدی سیار و حامد عسگری و حامد محقق و عباس احمدی ومهدی جهاندار وعلیرضا رجبعلی زاده ورضا شیبانی و رسول پیره و محمد مرادی و مجید سعد آبادی و دیگر شاعران عزیز کشورمان حضور داشتند.

همه چیز این سفر از دوشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۰ ساعت ۶ بعدازظهر بیرون از سالن ورودی راه آهن تهران شروع شد.بعد از حال و احوال با دوستان جدید ودوستان آفتابگردانی اردوی ورامین به طرف قطارمان رفتیم.

خلاصه قطار رفت.ما رفتیم.تمام ایستگاه رفت و دم دمای صبح بود که به دیار عشق رسیدیم.تا یادم نرفته بگم که با قطار وانیا ریل رفتیم که از نظر امکانات در بالاترین سطح بود.

این دومین اردوی ما پس از اردوی ورامین بود که مهرماه۹۰ برگزار شده بود.این بار اسفند۹۰ در مشهد مقدس.

گزارش روز اول(سه شنبه)بعد از حضور در اردوگاه دانش آموزی استان مازندران که محل استقرار ما بود از ساعت۱۱صبح مراسم افتتاحیه با سخنرانی آقای مودب آغاز شد.

بعد از مراسم به زیارت امام رضا ع رفتیم.

از ساعت ۳ کلاس استاد اسماعیل امینی که (تصویرپردازی در شعر)بود که برای من نقطه ی اوج کلاس خواندن ترانه ی کفاش استاد امینی بود که از گذشته های دور از آن خاطره داشتم.بعد از کلاس آقای امینی کلاس آقای غلامرضا کافی که(شعر شیعی)بود شروع شد.بعد از نماز سر کلاس آقای زهیر توکلی که به نقد ادبی معاصر می پرداخت رفتیم.همه بدجور مجذوب صحبت های زهیر عزیز شده بودند با آن بیان شیوا و صریح.

در آخر بیشتر دوستان در یکی از اتاق ها جمع شدند و به شعرخوانی در محفلی دوستانه پرداختند.سکان شعرخوانی ابتدا در اختیار محمد مهدی سیار بود وپس از رفتن ایشان مبین اردستانی عزیز زمام امور را در دست گرفت.

گزارش روز دوم(چهارشنبه)صبح هر کی دلش میخواست رفت حرم هرکی هم دلش نمی خواست رفت فوتبال.ما هم رفتیم فوتبال در قالب ۳تیم که ما همه دلخوشیمون به حامد عسگری عزیز بود که اونم زود کم آورد.خلاصه ۳تاگل زدم و نکته ی جالب بازیمون عکس گرفتن رحیم کریمی بود که شبیه دوربین عنکبوتی استادیوم آزادی از زمین و هوا ازمون عکس گرفت.فقط یه گزارش فردوسی پور رو کم داشتیم.

بعد از بازی هم رفتیم حرم .بعد از بازگشت از حرم و رفتن به رستوران قرار شد که ساعت۴ سر کلاس کارگاه شعر که البته کارگاه طنز سرایی شد با حضور آقای ناصر فیض وسعید بیابانکی و امید مهدی نژاد حاضر شویم.البته آقای بیژن ارژن هم در همان ساعت کلاس دیگه ای داشتند در خصوص رباعی و رباعی سرایی.

در حین شعرخوانی دوستان اساتید گرامی به صحبت کردن می پرداختند.نکته جالب قیافه ی بسیار جدی امید مهدی نژاد بود که یکی از دوستان کفت:آیا همه ی طنزپردازان باید مثل ایشان اینقدر اینقدر(۲بار) جدی باشند(بابا یه کم بخند).

خلاصه بعد از اتمام کلاس طنز ٫کلاس آقای حاج سعید حدادیان شاعر ومداح اهل بیت آغاز شد که درباره ی شعر و روضه ی آیینی به صحبت پرداختند.حرفهای جالبی برای گفتن داشت.

بعد از نماز برای شب شعر جوهر سرخ(یادمان شهدای جهاد علمی) به تالار نور مشهد رفتیم.

با قرآن خوانی و اجرای سرود ملی مراسم شروع شد.در این مراسم بسیاری از شاعران مطرح کشور به شعرخوانی پرداختند.این مراسم یک مهمان ویژه هم داشت٫که هیچ کس حضور او را در مراسم باور نمی کرد(از گفتن نام آن مهمان گران قدر معذورم).

در حین مراسم پخش کلیپ دیدار رهبر معظم انقلاب با خانواده ی شهدای علمی اشک های تمامی حضار در سالن را از دیده جاری کرد.

تورا به خاطر دانستن٫تو را به خاطر ما کشتند.(علی محمد مودب)

حضور آقایان قربان ولیی و مهدی جهاندار از نکات جالب این مراسم  بود چون هنوز ما این شاعران عزیز را در طول اردو ندیده بودیم.بعد از اتمام مراسم با آقای قربان ولیی به مرور خاطرات حوزه هنری شهرری پرداختم. و روزهای بدون مبین(روزهایی که آقای مبین اردستانی عزیز مارو تنها گذاشتند و از حوزه هنری ری رفتند).در همین حین با دوستان عزیز آقایان مجید سعدآبادی٫مبین اردستانی با آقای ولیی به صحبت در مورد شعر پرداختیم.

کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: